چند سالی است که در سطح شهرها و بویژه ورودیهای اصلی شهرها و روستاها شاهد عرضه انواع کالاهای مورد نیاز مردم از میوه و تربار گرفته تا شوینده ها و مواد غذایی و…. بر روی انواع وانتها بویژه نیسان آبی هستیم. این شیوه عرضه بخش زیادی از تقاضای بازار را پاسخ می دهند بویژه در مناسبتهای خاص و اعیاد این وضعیت بیشتر به چشممیآید. فارغ از چهره نامناسب این شیوه عرضه که نظام ومبلمان شهری را به هم ریخته است اما این قصه یک ظاهر دارد و آن این است که تصور عامه بر ارزانتر بودن این کالاهاست که بررسی مختصری از قیمتها و مقایسه کیفیت آنها این ادعا را تایید نمی کند. اما باطن قضیه با اندکی تامل بیانگر موضوع دیگری است و آن وجود رکود گسترده و تعمیق بخش غیر رسمی در بازار کشور است جایی که عرضه کنندگان در بازار برای تقلیل هزینه هایشان ترجیح می دهند بجای اجاره مغازه نسبت به عرضه کالا بر روی انواع وانتها اقدام نمایند. هر ساعت و هر جا که تمایل داشتند بساطشان را پهن کنند و از همه مهمتر از نظر سازمان امور مالیاتی پنهان بمانند. این علامت علامت نگران کنندهای است و نشان دهنده حرکت از اقتصاد رسمی به اقتصاد غیر رسمی است. از همه مهمتر تمایل مردم به استقبال از این شیوه عرضه نشان از وضعیت بسیار بد معیشت قشر وسیعی از جمعیت کشور است که با تصور مناسب بودن قیمتها به این صورت نیازهای خود را تامین می کنند.
توسعه اقتصاد غیررسمی ایران مبتنی بر نیسان آبی آنچنان گسترش یافته است که حتی ذهن مدیران و مسئولان تصمیم گیر را مخدوش کرده و موجبات تصمیم گیری در راستای توسعه این بخش را فراهم کرده به گونه ای که مشاغل مبتنی بر نیسان آبی تعریف میشوند و معاون وزیر صمت در مصاحبه ای اعلاممی کند که ۱۰ هزار نیسان آبی که شغل ایجاد کنند اقساطی واگذار خواهند کرد. به راستی این واگذاری مشمول انواع خودروهای باری و مسافری دیگر نمی شود؟
در هر صورت سنجه های ناکارامدی، ناترازی، رکودو نارسایی در اقتصاد شبیه به سنجه های پزشکی نیستن که با عددی که خروجی یک دستگاه مثل فشارسنج و … هست نشان داده شودند بلکه با علائمی چون نیسان آبی ظهور و بروز می کند که هوشیاری بالای مدیریتی را می طلبد چرا که دست نامرئی بازار بسیار هوشمندانه تر از مدیران عمل می کند و چه بسا همین دست نامرعی به کمک مدیران مکانیسمهای خود را اجرا می کنند