همانگونه که در کلام خدا هم آمده است قبیله قبیله بودن آدم ها برای شناخت است و معیار نزد خداوند متعال به تقوی است .
به کلمه خود دوگونه می توان نظر کرد .
گاهی به معنای مذموم آن نظیر خود پرستی خودخواهی خود معیاری خود شیفتگی و…و گاهی به معنای ممدوح واژه خود نظیر خودشناسی خودباوری خود کنترلی و خویشتن بانی یا همان خود نگهداری و تقوا .
شاید در میان جماعت کثیری که این روزها برای نامزدی انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبت نام کرده اند یک سوال اساسی گره گشای انتخاب مردم باشد .سوال این است که شما عزیزان که در نقش خواص هستید بهتر از خود چه کسی را در میان کاندیدا های مجلس شورای صالح تر و قوی تر می دانید؟ بیایید بین خود وخدا توان تان را در نهانخانه دل ارزیابی کنید و اگر توان آنرا ندارید باصدای بلند فریاد بر آورده و بانگ زنید ای خلایق همان تکلیفی که مرا به ثبت نام فرا خواند اکنون مرا می خواند من توان این کار را ندارم .اعتراف به نادانی و ناتوانی خویش اصلا عیب و عار نیست عین کمال است .
امروز کشور ما با مشکلات بزرگی در حوزه تصمیم گیری های خطیر روبرو است .از بحران آب تا سالمندی از آسیب های اجتماعی تا سلامت از محیط زیست تا نظام و صندوق های بازنشستگی از نقشه علمی تا دانشگاه هایی که مثل قارچ می رویند از گسترش دیوان سالاری و تعدد مراکز شهری و ایجاد بخش ها و شهرستان ها تا بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و ده ها مشکل دیگر
هر کدام از اینها طرح و فکر و اندیشه می خواهد.
اگر واقعا عزیزی یارای مقابله علمی و توان فکری و اندیشه ای با این مسائل ندارد محترمانه راه را برای دیگران باز گذارد .
نکته دوم ایل و قبیله است .
ما در استانی با کوه های بلند ودشت هایی با فاصله اندک از کوه ها زندگی می کنیم .کوه هایمان به اندازه کافی بلندند روا نیست بر روی آنها دیوار ایل و قبیله هم بکشیم .توان و اندیشه وتفکر و …را در هرکس دیدیم ورای قبیله رای دهیم .
در روزگار مدرن ما مثل یک شبکه بهم پیوسته هستیم .اگر ایل و قبیله مربوط به دورانی برای زیست بشر بوده است امروز مناسبات اجتماعی و اقتصادی و…عوض شده است .امروز در نظریه بال پروانه ای ، اگر پروانه ای در اندونزی پر تکان دهد اثر انرا در جغرافیای اروپا هم خواهیم دید .بقول صائب تبریزی
سلسله امواج این دریا بهم پیوسته است می زند بر هم جهانی که یک دل بشکند .
بیایید تکثر کاندیدا ها را به عامل تفرق تبدیل نکنیم. اجازه دهیم ساکنان یک ایل و قبیله از حق آزادی انتخاب برخودار باشند .قبیله را به عامل مستبدانه ای تبدیل نکنیم که در آن آگاهی واراده و حق آزادانه انتخاب پای آن قربانی شود .
اگر عبور از خود رسالت نامزدهای انتخاباتی است عبور از ایل و قبیله رسالت همه ماست .اصطلاح هاتی همچون پایه بار (بن وار ) و سر بار و پایه ایلی نسبتی با استقلال فردی و توسعه یافتگی ندارد .قرار نیست عدالت نمایندگان بعد از انتخابات به نفع زادگاه خویش به کما رود .
نکته آخر آنکه ما زمانی می توانیم به مردم سالاری برسیم که خود را تجهیز به پرسش کنیم .پرسش های از جنس مطالبه گری عالمانه ورای خواسته های شخصی خویش .
و من دوست دارم به کسی رای دهم تفاوت آبخیزداری و ابخوان داری بداند .
سلامت را از مزرعه تا سفره جستجو کند برای سموم شیمیایی قوانین سخت گیرانه ای وضع کند .نگذارد مرتع بخاطر فلان محصول شخم زده شود
اگر جاده ای از مسیری عبور می کند برای درختان بلوط حرمت قائل شود .برای اتومبیل های برقی طرح به مجلس ببرد
هر روز که به آسمان نگاه می کند حسرت بکشد چرا از انرژی تجدید پذیر و پاک آفتاب بی بهره هستیم ؟ من نمی گویم انعطاف حزبی نداشته باشد و مثل باد به هر سو کشیده نشود اما از باد هم به فکر تولید برق باشد .همواره برایش سوال باشد چرا کشور هلند با وسعت کم خود به اندازه صادرات نفت ما گوجه فرنگی صادر می کند ؟