تاریخ : یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ 23 جماد أول 1446 Sunday, 24 November , 2024
9

وقتی که بینش و تبیین فرهنگی درجامعه جاری نیست

  • کد خبر : 2683
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۹
وقتی که بینش و تبیین فرهنگی درجامعه جاری نیست
هرچه قدردرگذشته های دورو نزدیک صاحبان فرهنگ وقامت بلندان استخوان شکسته دراین حوزه زحمت کشیدند اکنون خیلی راحت درمقابل به تاراج رفتن دست رنج فرهنگی خود ناخواسته سکوت کرده اندوتنها مات و مبهوت منتظر روی دادی بزرگ چه خوب یا چه بدنشسته اند.

هم اکنون که دنیا در چنگال لیبرالسیم فرهنگی تحت سیطره است بدون شک حوزه ی بینش وتبیین فرهنگی اهمیت بیشتری پیدا می کند و خواهد کرد زیرا یافته های مربوط به این موضوع نشان می دهد که شاخص هاو ارزش های فرهنگی یکی پس از دیگری درحال به غارت رفتن هستند وبه طور معنا داری فرایندبرچیده شدن هنجارهای مثبت درجامعه رنگ می بازد ،یا به استحاله ای عجیب وغریب کشیده می شود .
هرچه قدردرگذشته های دورو نزدیک صاحبان فرهنگ وقامت بلندان استخوان شکسته دراین حوزه زحمت کشیدند اکنون خیلی راحت درمقابل به تاراج رفتن دست رنج فرهنگی خود ناخواسته سکوت کرده اندوتنها مات و مبهوت منتظر روی دادی بزرگ چه خوب یا چه بدنشسته اند.
هنگامی که جامعه به فرهنگ وران خود وقعی نمی نهد وبه رنگ زرد رخسار فرهنگیان و فرهیختگان این سرزمین اندکی توجه نمی شود،کسی چگونه به فضای اینده ی فرهنگی و مدیریت فرهنگی این سرزمین کهن فرهنگ ، دل خوش کند .
باید توجه داشت که فرهنگ مانند تاریخ نیست که اگر کسی ان را رد یا قبول کند درزندگی مردم تاثیری نداشته باشدبلکه فرهنگ هم چون اکسیژن است که دم و بازدم زندگی شهروندی را زنده نگه می دارد واگر درزندگی اکسیژن نباشد لاجرم مرگ انسان فرا می رسد.
ازاین رو هرگاه درجامعه بینش وتبیین فرهنگی جاری نباشددرواقع اکسیژن به ریه های زندگانی نمی رسد ودرحال ازکار افتادن است.
انانی که هم اکنون هم می گویند اقتصاد زیربنا و فرهنگ روبناست هنوز باعرصه های بغرنج وتلخ چالش های فرهنگی درکف خیابان ها وعرصه گاه های اجتماعی وحتا در تعداد زیادی از خانواده ها، برخورد نکرده اند که هرگز باهزارترفند اقصادی قابل جبران نیست.
مدیران وکارشناسان پدیده ی لیبرالسیم فرهنگی درجامعه خوب اگاه هستند که چکار می کنند و چگونه یکی پس از دیگری سنگرهای مستحکم باورداشت های مارا به ویژه نسل جوانی که متاسفانه ظاهربینی را نسخه ی تمام دردهای زندگی اش می داند، منهدم می کند. وقتی که بینش و تبیین فرهنگی درجامعه جاری نیست و اجازه ی جاری شدن به ان رانمی دهندفکر می کنید چه اتفاقی می افتد؟ ایا مولفه ای جز اضملال ماهیت ها ،پوچ پنداری ارزش ها ، پشت پا زدن به معیارهای انسان سازی ، ازبین رفتن اهداف و ارمان های معنوی و هم چنین بی احترامی به شایستگان و فرهیختگان وبزرگان فرهنگ پدید می اید؟ اگر فقط مقداربسیار کمی فکرما کارکرد فرهنگی داشته باشد باید بدانیم که ان چه قلم می افریند معجزه ی خداوند درغیاب پیامبران است به طوری که می توان گفت صاحبان قلم پیغمبران جاری کننده ی فرهنگ و دانش درمیان جامعه هستند.
ازاین رو سوال این است که چه کسانی باید به فکر برطرف کردن این چالش بزرگ باشند؟ ایا نباید دراستان های کشور ،سرمایه های فرهنگی را صادقانه تکریم کرد یا نباید سپاه بینش وران و تبیین گران فرهنگی را سامان دهی نمودتا برنامه های لیبرالیسم فرهنگی را ردیابی کنند وشناسایی نمایندوبرای ان ها پاسخ های روشن ومدلل ارایه دهند.
چیزی که مارا رنج بی امان می دهد ، نفهمیدن یا بد فهمیدن مبانی واصول بومی وجهانی دراین دیار است وبدترازان مختارکردن و مدیریت دادن به ادم های سمی با بینش های سمی در این حوزه است که درحال توزیع سم سفید به جای شکر هستند ولی ما تصور می کنیم که اینان همان شکر ریزان عرصه های فرهنگ و هنر می باشند.
ای دریغ ودرد از دودمان تاریخ و فرهنگی که خواسته وناخواسته در حال فرونشستن و استحاله ای نامربوط است.

لینک کوتاه : https://tolouilam.ir/?p=2683

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0