در طول تاریخ حاکمیت انسان متمدن بر پهنه گیتی، همواره ( مخصوصا بعد از رنسانس تفکری قرن دوازده به بعد ) تمرکز و فوکوس نواندیشان بر بهره گیری از ظرفیت انواع علوم جهت بالا بردن کیفیت زیست انسان مورد توجه و وثوق قرار گرفته است.
آن وقت که بشر اولیه برای ادامه بقا به وسیله سنگ و چوب ابزار شکار فراهم نموده یا زمانی که گروهی از افراد برای اولین بار یک جا نشین شده و تمدن روستایی_شهری را برگزیدند یا در قرن معاصر که با ورود نسخه اولیه تکنولوژی شیوه زندگی انسان به طور کامل دچار استحاله و تغییر گردید همه مویدی بر معنای فوق الذکر است.
اما یکی از مواردی که در چند سال گذشته بیش از پیش مورد توجه توده عوام قرار گرفته است هوش مصنوعی می باشد.
هوش مصنوعی Artificial intelligence ( به اختصار Ai ) کد نویسی و برنامه ریزی صفر و یکی بشرِ دانش پژوه بر ساختار یک مفهوم مادی یا غیر مادی دیجیتال ( گاه یک پروگرام رایانه ای گاه یک ربات انسانیزه ) است که در دسته بندی تاریخی علوم، جز علوم نو پایه رده بندی می شود.
دانشمندان غربی از اواسط قرن نوزده میلادی تلاش هایی را جهت بهره برداری از هوش مصنوعی و دیجیتال به کار برده که به دلیل امکانات زیر ساختی ناکارآمد ، عدم آگاهی کامل نسبت به موضوع و بی اعتنایی جامعه جهانی به آن با شکست مواجه گردید .
این پدیده دارای انواع گوناگونی است اما یکی از مهم ترین تقسیم بندی های آن تقسیم به هوش مصنوعی محدود ( ضعیف ) و هوش مصنوعی نامحدود ( فعال ) می باشد.
بشر امروز بیشتر از هوش مصنوعی محدود جهت سرگرمی و تفریح استفاده می نماید به طور مثال شوخی ها و فکاهی هایی که با مترجم گوگل شده یا پردازش صدا و تصویر خوانندگان قدیمی یا فیلتر های اپلیکیشن های مجازی در این دسته بندی قرار می گیرد.
اما مسئله ای که ذهن نگارنده این یادداشت را به خود مشغول کرده هوش مصنوعی فعال یا نامحدود است.
نکته قابل ذکر آنکه تا این تاریخ هیچ دستاورد قابل تحلیل و تفسیری از هوش مصنوعی نامحدود به دست نیامده است ( جز ایده چند کتاب و فیلم سینمایی هالیوودی که ربات ها بر انسان سروری یافتند )
اما بعضی افراد کم تر آشنا به فضای دیجیتال و ناآشنای مطلق به هوش و ادراک لایتناهی انسان این خیال و توهم را در ذهن می پرورانند که هوش مصنوعی نامحدود تا چند سال آینده بر زندگی بشر مسلط شده و حتی حیات و ممات مخلوقات را در اختیار خواهد گرفت.
به صراحت کلام باید گفت اینگونه نیست زیرا انسان به عنوان تنها موجود دارای قوه تمیز و ادراک، توانایی آن را داشته بر تمامی معانی کائنات اعم از مصنوعات ساخته شده به دست خود و غیر آن تسلط همه جانبه برقرار نماید پس تصوری ساده لوحانه است که انسان کمال گرای تمامیت خواه به دست خویشتن برای خود رقیب به وجود آورده و بر خود برتری دهد چه اینکه اگر کسی از اشخاص بشر هم قصد انجام چنین فعلی را داشته باشد عملا امکان پذیر نخواهد بود زیرا اطلاعات و دانش را می توان به هوش مصنوعی تزریق نمود اما ادراک و قوه تعقل تنها در اختیار انسان می باشد و هیچ مفهوم و موجود مادی و غیر مادی توانایی شناسایی و پردازش ادراک انسان را نخواهد داشت.
نکته دیگر آن که موضوع بحث ( تلاش بیش از حد اقلیتی فرصت طلب جهت رسیدن به نادانسته های هوش مصنوعی ) می تواند منشا بروز و ظهور انواع جرایم سازمان یافته، مرکب و دارای جنبه جهانی و بین المللی گردد که این امر باعث به مخاطره افتادن نظم درونی دهکده جهانی می شود در این خصوص هم می توان به نقش نهاد قانون گذاری و مراجع قضایی جهت جرم انگاری مفصل این نوع از جرایم اشاره نمود.
در پایان باید عرضه کرد به عقیده نگارنده مناسب تر به حال بشر آن است که از ظرفیت های این علم کم تر شناخته شده همچون دیگر علوم در انواع صنایع مادر، امور مربوط به علم پزشکی، زیرساخت ها و آمایش سرزمینی و.. دیگر موارد موثر در بالا بردن کیفیت زندگی خود استفاده به نحو کارآمد نموده و افراد نا آگاه به موضوع، از بیان مطالب غیر عقلایی و ماورایی که هیچ منفعتی از آن حاصل نشده موکدا امتناع ورزند.
محمد سعید مقصودی
کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی