جهارشنبهها در ادبیات سیاسی وزارت کشور، یک روز خاص تلقی می شود. روز تصمیمهای بزرگ برای استانهای کشور، روز رای اعتماد به استانداران…
درحالی که اکثر استانداران دولت سیزدهم منصوب شدهاند، اما هنوز آفتاب چهارشنبه موعود، بربام ایلام نتابیده، هنوز تعیین استاندارجدید ایلام درهالهای از ابهام باقی مانده، سکوتی عجیب فضای سیاسی ایلام را فراگرفته. نخبگان حتی واکنشی ندارند. رسانهها، تحلیلی ارائه نمی دهند. گویی همه از انشقاق وسهمخواهی سیاسیون به ستوه آمدهاند. گویی اینکه وزارت کشور، ایلام و مصائبش را پشت گوش انداخته تا وقتی دیگر!
مصوبات سفر رئیس جمهور به ایلام روی زمین مانده، برخی مدیران دولت قبل، انگیزهای برای ادامه خدمت ندارند.در برزخ تغییر استاندار، انتصاب چراغ خاموش برخی مدیران شکل گرفته است .این درحالیست که این روزها، ایلام بالاتربن تورم کشور را تجربه می کند، آسیبهای اجتماعی، بیکاری و گرانی و صدها مصیبت دیگر همچنان روی هم تلنبار می شوند.زمان برای ایلام به تاراج می رود.اما هنوز نمایندگان ایلام و تشکلهای سیاسی بر سَر گزینهی واحد به توافق نرسیدهاند، یکی به نعل می زند و یکی به میخ! هرکدام مدافع استانداری هستند که بر او سیطره داشته تا بازیگر خطمَشی منافعشان باشد.
حال که منازعات سیاسی درایلام روند مخربی درپیش گرفته، به نظر می رسد؛ وزارت کشور مترصد آن است تا ازآب گلآلود، ماهی بگیرد و گزینهی نورچشمی خود را بر کرسی استانداری ایلام بنشاند. بی گمان بازنده این بازی سیاسی، ایلامیان خواهند بود و برنده خوش شانس، بالاخره از ناکجاآباد خواهد آمد تا بازهم مثل چهل سال گذشته، نقش کارآموزی استانداران ادوار را در ایلام ایفا کند.
راستی چه کسی تاریخ دقیق چهارشنبه موعود را می داند؟! آن استاندار مفقود، آن عزیز دُردانه که میخواهند به هرقیمتی هُمای سعادت را بر سرش بنشانند کیست؟!