کنگره عظیم نکوداشت ۳۰۰۰ شهید سرافراز استان ایلام که اخیرا باشکوهی کم نظیر بر گزارشد، یکبار دیگر حماسههای ایلامیان در دفاع از مرزهای میهن عزیزمان را برای همه مردم ایران بازآفرینی کرد. این کنگره با موفقیت و افتخار به پایان رسید. اما مطالبات حقوق جنگی مردم ایلام، علیرغم رنجها و زخمهایی که نشمردهایم پس از ۳۳ سال هنوز مغفول مانده است.
اینک به استناد گزارشهایی مُجمل ازتاریخ دفاع مقدس مردم ایلام، یکبار دیگر استیفای حقوق جنگی این مرزداران سلحشور یادآوری و مطالبه می شود که تحقق عاجل آن همت و حمیت رئیس جمهور و ستادکل نیروهای مسلح را می طلبد؛
گزارش نخست:
خرداد ماه سال ۱۳۵۹ یعنی سه ماه قبل از آغازجنگ تحمیلی، پاسگاه مرزی “هلاله” در ارتفاعات “میمک” ایلام مورد اصابت آر. پی. جی۷ دشمن قرار گرفت و ارتفاعات” کله قندی” و “رضا آباد” مهران نیز شاهد آتش توپخانه و خمپاره عراقی ها بود. همچنین پنج شنبه ۲۰ شهریور ۵۹ در منطقه مرزی «بهرام آباد» در شهر «مهران» سردار سرافراز شهید روح الله شنبهای به عنوان اولین شهید، نام پرافتخارش را دراطلس دفاع مقدس، به ثبت رساند.این بدان معناست که مردم ایلام قبل از آغاز رسمی جنگ، پیشتر و بیشتر از سایر مرزها، با مصائب جنگ دست وپنجه نرم کردهاند.
گزارش دوم: واپسین روزهای شهریور سال ۵۹، جنگ آغاز می شود، چندصباحی بعد عراقیها خشم خود، برآمده از مقاومت مردم ایلام را با فشردن دکمه موشک با گرای مرکز شهر ایلام تنظیم می کنند؛ نیمههای شب، انفجاری وحشتناک، تمام شهر را تکان می دهد، گودالی عمیق در پایانه مسافربری زنده یاد مرادبیگی، عمق فاجعه را به نمایش می گذارد.
🔹️گزارش سوم: ۱۹ اسفند ۶۳ هواپیماهای عراقی، روستای “ماربره” در ۱۵ کیلومتری شهرایلام را با خاک یکسان می کنند. دراین قتل عام خونین، پُشتهی کُشتههای ۵۵ شهید سینه سرخ، به عنوان خاکریز دفاع از میهن، دامنه کوهستان ” نخجیر” را حماسی ترسیم می کند.
گزارش چهارم: سال ۶۵ از راه می رسد. جوانان منطقه “چوار” حدفاصل ۱۷ کیلومتری شهرایلام، یک مسابقه دوستانه فوتبال بر گزار می کنند.۲۳ بهمن آن سال، در دقیقه ۵۵ مسابقه، میگهای دشمن بعثی، میدان فوتبال را به خاک وخون می کشند.دراین فاجعه هولناک، ۱۰ بازیکن، سه کودک، یک داور و یک تماشاگر به شهادت رسیدند و ۶ نفر هم به افتخارجانبازی نائل آمدند.
گزارش پنجم: در سراسر جنگ ۸ سالهی عراق وایران، صدای آژیرهای قرمز مدام ندای خوف وخطر می دهد و شهر، سه نوبت در شبانه روز بمباران می شود. مردم با آوارگی درکوهستانهای حومه شهر، مدتهای متمادی، زندگی پررنج ومرارتی را تجربه می کنند.آنها زندگی درمتن جنگ را بدون سنگر، در داخل چادرهای نمور و سرد ادامه می دهند.
گزارش ششم: سال ۶۷ فرا رسیده و از سوی مجامع بین المللی، آتش بس جنگی اعلام می شود صدای توپخانهها و خمسهخمسههای عراقی مدتی فروکش میکند. اما ناگهان دشمن با تمام ادوات جنگی خود به مهران، یورش می برد و تا سه راه جندالله “صالح آباد” پیشروی می کند.ازسوی دیگر، منافقین و ایادی استکبار، با نفوذ در شهر ایلام، ناجوانمردانه، چندتن از مردم عادی و غیرمسلح را به رگبار می بندند و به شهادت می رسانند.این یعنی دفاع مقدس، پس از پایان رسمی آن در ایلام اما همچنان ادامه داشته است
گزارش هفتم:
“تفسیر بخشنامه ستادکل نیروهای مسلح می گوید؛ ایلام در جنگ فقط تا سال ۶۱ در تیرس توپخانهی دشمن بوده لذا از آن به بعد یعنی تا پایان جنگ منطقه جنگی محسوب نمی شود”
مسئولان محترم اما نفرمودهاند که ایلام اگر در تیرس آتش توپخانه نبوده، آیا در تیرس حملات موشکی و بمبارانهای هوایی نبوده؟ در تیرس حمله مشترک بعثیها و مناففین به شهر و حومه آن نبوده، در تیرس آوارگی و خانه بدوشی و مصائب آن نبوده؟، در تیرس آسیبهای روانی بعد از جنگ نبوده؟، واقعا نبوده؟!
گزارش پایانی و یک سوال؛
حال وقت آن رسیده است که ستادکل نیروهای مسلح به یک سوال اساسی پاسخی قانع کننده ارائه دهد؛
چگونه است که در زمان جنگ، برای پرسنل برخی لشکرها و قرارگاههای نظامی مستقر در گردنهی ” قلاجه” و کوهستانهای اطراف ایلام، گواهی حضور در جبهه صادر شده است اماشهری که مردانش در جبههها جنگیدهاند و زنان و کودکانش پشت جبهه به کرات مورد حمله هوایی واقع شدهاند و در پیچاپیج کوهستانهای سرد و صعب العبور، زیر چادرهای خیس و برفی و بدون سنگر، زندگی مشقتباری داشتهاند، باید منطقه جنگی تلقی نشود؟!
آیا ایلام که ۳۰۰ بار با بمباران های فاجعهبار دشمن مواجه بوده منطقه جنگی نبوده است؟!
نظر شما چیست آقای رئیس جمهور؟!