“مهران” نامی که این روزها بر زبان عاشقانی رواج گرفته که از جای جای ایران از شمال و جنوب و شرق و غرب، از دور افتاده ترین مناطق خود را به شهری می رسانند که به قلب تپنده شیفتگان حسینی تبدیل شده است.
مهران شهره به قدمگاه زائران حسینی این روزها در حال ثبت تصاویری جدید از عاشقی دوستداران سیدالشهدا(ع) است، مردمی که گرمای سوزان ۵۰درجه ای مهران مانع از ابراز ارادتشان به ارباب شهدا نشده ومجنون وار ساعتها جاده های طولانی را طی و خود را به مهران برای عزیمت به کوی دوست رسانده اند.
اینجا در مرزی ترین شهر کشور شیعیانی جمع شده که واژه شیفتگی و عشق به اهل بیت(ع) را معنی بخشیده و یک دنیا شور و شعور حسینی را به نمایش گذاشته اند.
اینجا حضور تک تک هزاران زائری که روزانه برای شرکت در پیاده روی اربعین حسینی در مهران تردد می کنند سوژه جداگانه ای است برای هر خبرنگار، عکاس و مستند ساز، خیل جمعیت زائران لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر شده و بر شکوه و عظمت رویداد عظیم اربعین می افزاید.
اینکه زائر شدن را انتخاب کنی، کیلومترها راه را طی و فرزند و خانواده ات را همراه کنی و در این مسیر که بدون شک به علت گرمای هوا سفر را کمی دشوار می کند ولی همه را با تمام وجود به جان بخری، به آن عمل کنی و در نهایت خود را در مهران و رفتن از مرز ببینی تنها از یک عاشق بر می آید که معشوق و اربابش کسی جز حسین(ع) نخواهد بود.
تصاویر منتشره از خیل جمعیت زائران در رسانه های مختلف که همگان را متحیر کرده در واقع یک دنیا دلدادگی را در وصف شخصیتی نشان می دهند که مردم بخاطر شرکت در ضیافت و زیارتش فرسخ ها سختی سفر و گرمای مرز ۵۰درجه را به جان خریده اند.
اینجا قلمها از وصف حضورعاشقانی که با زمزمه ذکر یا حسین((ع) و زینب(س) به مرز مهران قدم گذاشته ناتوان مانده و تنها دوربینها و پخش تصاویر زنده از این همه حضور توان انعکاس بخشی از این شور را دارند.
طنین گامهای مشتاق زائران که این روزها رنگ حسینی را در مهران به عنوان دروازه عتبات عالیات پررنگ تر کرده لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر شده، شیفتگانی که بدون توجه به گرمای هوا تنها به عشق دیدار معشوقشان قصد عزیمت به کربلای معلی را دارند.
اینجا و زیر پرچم حسین(ع) همه یکی شده اند، از هر طبقه و قشری باشی از مرفه گرفته تا فقیر از مسئول گرفته تا کارمند و کارگر همگی با پای پیاده در یک ردیف به عنوان زائر جا گرفته و رهسپار مسیر عشق و شور می شوند.
اینجا زائرانی خود را به مرز رسانده که حضور هرکدامشان حکایتی شنیدنی دارد، از زوج سالمندی که از یکی از روستاهای مشهد آمده و تمام دارایی خود را در ساک کوچکی گذاشته تا آن خانواده ای که شرکت در پیاده روی اربعین را مسافرت امسال تابستانشان تعیین کرده اند.
زائرانی که نشستن پای صحبتشان و راز عاشقیشان شنیدن دارد، “زهرا” یکی از میهمانان ضیافت حسینی است، او به همراه شمار زیادی از اقوامشان به مهران آمده تا با شرکت در پیاده روی اربعین حسینی رهسپار کربلا شوند.
از شیفتگان حسینی ساکن در یکی از شهرهای شمالی کشور هستند، او را در کنار مادر بزرگ ۸۵ساله و پدر بزرگ ۸۸ساله اش می بینم، مادر بزرگ توان راه رفتن ندارد و روی ویلچر نشسته، نوه ها با سنین مختلف اطراف آنها هستند.
زهرا می گوید: توفیق داریم که امسال برای چندمین سال پیاپی زائر اربعین اباعبدالله(ع) شویم، اگرچه گرمای هوا ما را تا حدودی اذیت می کند ولی عشق امام حسین(ع) و محبتی که از او در قلبهایمان داریم ما را از این سفر جا نگذاشت.
“یسنا” ۱۲ساله اهل استان البرز یکی از کودکان زائر اربعین حسینی است، او می گوید: برای دومین سال است که به کربلا می رود و چون اولین بار میخواهد تجربه پیاده روی اربعین داشته باشد شوق و ذوق زیادی دارد.
کودک دیگری را می بینم که چادر عبایی مشکی را بر سرش دارد، از او در مورد شوق زیارتش می پرسم و می گوید: خیلی دوست دارم زودتر کربلا بروم، اگرچه گرمای هوا تا حدودی مارا اذیت میکند ولی به یاد اهل بیت امام حسین(ع) می افتم که در زمان واقعه عاشورا با وجود آنهمه مصیبت اسیر شده و با پای پیاده به شام رفتند.
بانوی زائر دیگری که همراه پسرش از سبزوار به مهران آمده در پاسخ به سئوالم که از او می پرسم این سفر برایتان سخت نیست می گوید: هیچ سختی من نمیبینم هرانچه هست عشق هست و عشق است و عشق است، سختی این سفر خیلی به دل می نشیند، من سختی نمیبینم و هرآنچه هست زیبایی است و اینرا از ته دل می گویم.
شنیدن کی بود مانند دیدن، جمله یکی از زائران دانشجو اهل استان اصفهان است، برای اولین بار زائر اربعین شده و بقول خودش پیش از این تنها تصاویر شوق زائران را از تلویزیون میدید ولی اکنون حس زیبای زائر بودن را تجربه و سراپا شوق زیارت را دارد.
